ایمانی: سوپرانقلابیها با اصولگرایان زاویه دارند /میگویند نه اصلاحطلب هستیم نه اصولگرا، تا رأی جمع کنند
تاریخ انتشار: ۳ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۰۹۳۹۳
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، اسمهای مختلفی دارند، مدعی سیاست ورزی هستند و فضای سرد و رخوت زده سیاست را برای عرض اندام مناسب دیده اند، با وجود تنوع در نامگذاری اما در یک چیز بهم شباهت دارند؛ تندروی و ایستادن مقابل قدیمی ترها.
صحبت از طیفهای جدید سیاسی است که در چند سال اخیر در فضای سیاسی کشور و از دل دو جریان سنتی سیاست بیرون آمدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او درباره طیفهای جدید سیاسی به خبرآنلاین گفت: «در اصل این افراد به لحاظ مرام فکری با اصولگرایان یا اصلاح طلبان زاویه دارند و مرام فکری آنان در برخی زمینهها مانند حکومتداری و تعریفشان از حکومت جمهوری اسلامی و حکومت دینی متفاوت است و بر همین اساس، در زمینه سیاسی هم متفاوت میشوند. از فرصتی هم که در حال حاضر وجود دارد که تصور میکنند مردم از همه اصولگرایان و اصلاحطلبان به مقدار زیادی بریدند، استفاده میکنند و میگویند ما نه اصلاحطلب و نه اصولگرا هستیم تا رای این قشر از مردم را برای خود کنند.»
مشروح گفتگوی ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا با خبرگزاری خبرآنلاین را بخوانید؛
***********
* آقای ایمانی! در انتخاباتهای اخیر، شاهد روی کار آمدن طیفهای جدید در فضای سیاسی و در دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب هستیم؛ ارزیابی شما از این طیفهای جدید چیست؟
ما در انتخاباتهای گذشته هم شاهد این مسئله بودیم که از هر جناح یک لیست اصلی و چند لیست متفرقه منتشر میشود، در این دوره از انتخابات در جریان اصولگرایی، ما یک لیست واحد و اصلی نداریم و بین دو تا سه لیست اصلی منتشر میشود، لیست متفرقه هم که همیشه هست که این لیستها ۷۰ تا ۸۰ درصد با لیستهای اصلی مشترک بوده و ۲۰ درصد هم از افراد خودشان استفاده میکنند.
در جریان اصلاحطلب نیز، این دوره دوتا لیست خواهند داد و احتمالا هم به یک لیست بتوانند برسند. لیستهای متفرقه محل اعتنا نیست.
انقلابیها با اصولگرایان زاویه دارند* آقای ایمانی! منظور از سوال قبلی، لیستهای انتخاباتی نیست، در انتخاباتهای اخیر تشکلها و طیفهای جدیدی در دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا روی کار آمدند، که خود را اصلاحطلب و اصولگرا نمیدانند، به طور مثال در جریان اصولگرا، خود را انقلابی مینامند. ارزیابی شما از این مسئله چیست؟
ما یک جریان فکری داریم که در یکی دو سال اخیر از پایگاه اصولگرایان رشد کرده است، به نام انقلابیها و برخی هم به تمسخر میگویند سوپر انقلابیها و حتی ممکن اسمهای مختلفی را هم روی خودشان بگذارند.
این جریان یک مرام دیگری به لحاظ فکری دارند، در عرصه سیاست سهم خودشان را از بقیه اصولگرایان جدا میکنند و با اصلاحطلبان نیز رابطه اصلی خوشی ندارند. البته خاستگاه فکری آنان اصواگرایان است اما با آنان هم زاویه دارند و به صحنه خواهند آمدند.
تصور میکنند مردم از همه اصولگرایان و اصلاحطلبان بریده اند* فکر میکنید علت این زاویه چیست، علت آن اختلافات در هر دو جریان است یا حساس شدن مردم به دو واژه اصلاحطلب و اصولگرا؟
در اصل این افراد به لحاظ مرام فکری با اصولگرایان یا اصلاح طلبان زاویه دارند و مرام فکری آنان در برخی زمینهها مانند حکومتداری و تعریفشان از حکومت جمهوری اسلامی و حکومت دینی متفاوت است و بر همین اساس، در زمینه سیاسی هم متفاوت میشوند.
از فرصتی هم که در حال حاضر وجود دارد که تصور میکنند مردم از همه اصولگرایان و اصلاحطلبان به مقدار زیادی بریدند، استفاده میکنند و میگویند ما نه اصلاحطلب و نه اصولگرا هستیم تا رای این قشر از مردم را برای خود کنند.
اصلاحطلبان در سال ۷۶ یک حرف جدید برای گفتن عرضه کردند* آقای ایمانی! لیدرهای این طیفهای جدید سابقه تشکیلات سیاسی ندارند، تک رو بوده و در موضع گیری ها افراطی هستند، به جای نقد تخریب کرده و گاها پرونده سازی میکنند، این مشی رفتاری برای نظام سیاسی ایران خطرناک نیست؟
این ها یک مرام فکری دارند که هم خودشان را جدا کنند و هم چیزی برای عرضه به طور مستقیم ندارند. اصلاح طلبان در سال ۷۶ به صحنه سیاست آمدند، یک حرف جدید برای گفتن عرضه کردند. اینکه محتوای این حرف چه بود و آثارش چه شد را کاری ندارم اما یک حرف جدید در عرصه سیاسی مانند مردم سالاری، آزادی خواهی زدند.
این افراد حرف جدیدی برای عرضه ندارند و مجبور هستند که به روشهای دیگر مانند افشاگری، ضدیت با فساد، اتهام زنی به شخصیت های مختلف و ... روی میآورند تا خودشان را از این طریق در معرض نمایش بگذارند.
* چقدر این مسئله به خاطر گپ نسلی بین طیفهای قدیمی و طیفهای جدید است؟
حتما این مسئله زمینه ساز است اما مطلب اصلی آن و گرانیگاه ماجرا، مسئله اختلاف نظری و فکری است که این افراد با مجموعه اصلی خودشان دارند و از فاصله نسلی و از فضای ضدیت مردم یا بریدن آنان از جناحهای سیاسی استفاده میکنند.
۲۷۲۱۵
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1873241منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: ناصر ایمانی اصولگرایان اصلاح طلبان استفاده می کنند طیف های جدید زاویه دارند اصلاح طلبان اصلاح طلب اصلاح طلب انقلابی ها حرف جدید دو جریان لیست ها طیف ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۰۹۳۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا کشوری مثل مصر سریال "حشاشین" را ساخت؟
به گزارش تابناک به نقل از تسنیم، نشست نقد و بررسی سریال حشاسین با حضور حجتالاسلام مهدی فرمانیان استاد تمام دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی، حجتالاسلام سید علی بطحایی مدیر کل پژوهش دانشگاه ادیان و مذاهب، فرقهشناس و پژوهشگر جریانهای اسلامی و مهدی علمی دانشور استادیار ادیان شرق دانشکده ادیان و مذاهب برگزار شد.
بطحایی بحث خود را با موضوع جریان های فکری مصر آغاز کرد و گفت: سریال حشاشین نسل جدید را درگیر کرده است. نسل جدید بر خلاف ممانعتها این سریال را دیدند. نظر کلی بنده از سریال همان ضرب المثل معروف است که گفت «بعضیها کج گفتند، اما رج گفتند.» کج گفتنش با آقای دکتر فرمانیان و دانشور است و رج گفتنش با من. رج گفته یعنی برنامه و هدف دارد و کار او روی حساب است. روی جریانهای فکری، این سریال را ارائه داده است. این سریال را در قد و قواره سریال تاریخی نبینیم بلکه این فیلم، یک نبرد جریانی است که صحنۀ آیندۀ جهان اسلام را تشکیل میدهد. نبرد جریان های فکری در این اتفاق رخ میدهد. به چه معنا؟ جریان شناسی جهان اسلام حوزه مغفولی است. آینده پژوهیِ آن، مغفول تر است و از همه مغفول تر، نبرد بین جریانهاست که صحنه آینده جهان اسلام را شکل میدهد. در مصر و تونس و مغرب و ترکیه همین گونه است. تلاقی جریان ها صحنه آینده جهان اسلام را می سنجد.
وی افزود: اسلام سنتی خیلی در تلاقی با جریانات وارد نمیشود و حاشیه امنی برای خود دارد. روشنفکری هم بدنهی مردمی ندارد و حضور اجتماعی هم نمیتواند داشته باشد؛ منتها سه جریانِ اسلام سلفی با قرائت جامعی که دارد و نیز اسلام سیاسی و اسلام سکولار صحنهی آینده جهان اسلام را میسازند که باید در حوزه آیندهپژوهی به آن توجه کنیم تا به مشکلی برنخوریم.
سریال حشاشین به نزاریان شام ارتباط دارد
بطحایی گفت: باید به نکته ای توجه شود؛ اگر توجه نکنیم، بقیه تحلیلها فایده نخواهد داشت. چون بعضی می گفتند این سریال آمده تا ولایت فقیه یا مهدویت را بزند، اما سرحلقه این سریال این است که چرا مصر این دغدغه را داشت؟ چون نزاریان ارتباطی به مصر ندارد. نزار پس از اینکه از خلیفه نهم عزل می شود، مدت کوتاهی به اسکندریه مصر میرود و مدتی در آنجا میماند. برای اینکه نشان دهد من حکومت دارم، سکهای ضرب میکند که ظاهراً در موزه آقاخان تورنتو نگهداری میشود. مدت کوتاهی حکومت میکند و بعد لشکری میآید و او را میکشند. بنابراین این سریال به مصر مربوط نیست به لوئانته یا نزاریان شام ارتباط دارد و عمدۀ آن به ایران مرتبط است. مصر به خاطر مصرف داخلی و مخالفت با اسلام سیاسی و آمادگی جهان اسلام به این سریال پرداخت. بعید هم نیست در آینده به دیگر جریانها و فرقهها بپردازند و ما با اسلام سیاسیهراسی مواجه شویم. پنج قسمت اولش است که به اسلام سیاسی بر خورده است.
مصر لیدر جریان فکری جهان اسلام است
وی با طرح این سؤال که در مصر چه اتفاقاتی افتاد، گفت: باید موجهای تاریخی مصر را یک مرور کنیم و بعد ببینیم اسلام سنتی و سایر جریانهای فکری چه واکنشی نسبت به این موجها داشتند. از 226 سال قبل در 1213 قمری یا 1798 میلادی که ناپلئون حمله میکند و میگویند توپهای ناپلئون مسلمانان را بیدار کرد، تقریباً 6 موج مصر را فرا گرفت. مصر با بقیه کشورهای عربی تفاوت دارد. کشورهای عربی پول دارند، اما مصر پول ندارد.
بحطایی ادامه داد: کتابی با نام «مصر از زاویهای دیگر» از خانم جمیله کدیور منتشر شده است. سفرنامه 300 صفحهای جریانات فکری را در آن بازه زمانی خوب ریشهکاوی کرده است. مصر مهم است. شناخت مصر مهم است. این سرزمین، لیدر جریان فکری جهان اسلام است. از 226 سال قبل تا الان جریان اول که تاکنون ادامه دارد، محمدعلی پاشا و طهطاوی بود. کتابی با عنوان «تخلیص الابریز فی تلخیص باریز» نوشته شد. یعنی پاکسازیِ آب را بیاور تا چهره مشعشع پاریس را نشان دهیم. در این کتاب اولین واکنشهایی که اسلام نسبت به مدرنیته و حمله ناپلئون دارد و علت عقب ماندگی اسلام را خوب تحلیل کرده است. اینها نسل اول هستند که با سختافزارهای غرب مواجه می شوند که چرا غرب از جهتهای مختلف جلوتر از ما است. این جریان شکست می خورد.
این پژوهشگر فرقهها گفت: نسل دوم امثال سید جمال است که بیداری اسلامی را مشخص میکند و عبدُه که اسلام انقلابی و بیداری را مطرح میکنند. نسل سوم، با جنگ جهانی اول مواجه می شود که سعد زغلول است. در این دوران بریتانیا جدا میشود.
روح فرهنگیِ حاکم بر مصر را تفکرات سکولار شکل میدهد
وی با اشاره به اینکه از کنار نسل چهارم و پنجم سه جریان شکل میگیرد،افزود: یکی پان عربیسم است به سردمداری جمال عبدالناصر. او ناسیولانیست دیکتهای و دیکتاتوری است. دوم، حسن البناء است که در همین دوران، شکلگیری اسرائیل را شاهدیم. پانعربیسم در مصر خودش را خوب نشان میدهد. در کنارش طه حسین است که نباید آن را متعلق به گذشته بدانیم. دقیقترین بستهای که درباره سکولاریزم و لیبرالیسم در مصر ارائه میشود، متعلق به اوست. در کتابهای «فی الأدب الجاهلی»، «فی التاریخ الجاهلی» و «مستقبل الثقافة فی مصر» اندیشه خود را میگوید. تکلیف خودش را مدرنیته مشخص می کند. به جهان اسلام نسخه میدهد که چه قسمتهایی از فرهنگ غرب را بگیریم. وزیر امروزین مصر میگوید روح فرهنگیِ حاکم بر مصر، طه حسین است.
بطحایی گفت: الان در مصر دوئلی بین اسلام سیاسی و اسلام سکولار است. تقریباً اسلام سنتی جمع شده است. تنها یکی از مشاوران احمد الطیب گفته بود سریال حشاشین به فرقهگرایی منتج میشود. اسلام سنتی در مصر اسلام کاملاً کنترل شده است. در هر صورت الأزهر واکنش مطلوبی ندارد. اما میداندار در تمام این صحنهها، خالد منتصر و عکاشه است. اینها افراد تأثیرگذاری هستند. پزشک خالد در خیلی از حوزهها وارد شده و سکولاریزم است. او دو سفر به آلمان و هلند میرود. میگوید واکنشها را نسبت به حشاشین میدانم. با مسلمانان هلند که صحبت کردم، از لحاظ لهجه انتقاد کردند، اما از نظر جریانی میگویند، به نظر ما بهترین فیلمی است که توانسته اسلام سیاسی و تکفیریها را منکوب کند.
وی با تصریح بر اینکه خوراک این فیلم کاملاً جریانشناسانه است و تاریخی نبینیم، در بیان راهکار گفت: اما چکار کنیم؟ به ذهنم میآید اسلام سنتی و مراجع تقلید باید سکوت کنند، همچنان که خود اسماعیلیها سکوت کردند. صحبت درباره نزاریان باید متولی داشته باشد. ایران جزو تاریخش است، اما درباره حشاشین که مقداری مسئله دارد، نمیتواند صحبت کند. باید امثال آقاخان صحبت کنند. ما انتظار داریم وارد صحنه شود. البته آقای داریوش محمدپور از مؤسسه اسماعیلیه واکنشی داشت.